اخبار الشتراخبار لرستانادبیات لکیادبیات و شعرالشتر لرستانتاریخ الشترفرهنگ الشترمقالات و یادداشتهنر الشترورزش الشتر

الشتر آزمایشگاه آزمون و خطای مدیران

یادداشتی در شرح حال این روزهای وضعیت آشفته اداری و سیاسی الشتر

پیک ایشتار _ شرح حال آشفتگی الشتر

یادداشت سردبیر

انتصابات و عزل و نصب ها در الشتر گویی به یک پدیده مزمن و سرطان گونه ی در حال رشد تبدیل شده است.
شبکه بهداشت و درمان شهرستان سلسله در طول ۳ سال، ۳ بار پوست اندازی کرد.
تغییر رییس شبکه بهداشت و درمان و به تبع آن رییس بیمارستان و شبکه و اورژانس، برای چندمین بار پیاپی قرار است کدامین روند و برنامه توسعه را رقم بزند؟

 انتصاب مدیر فنی و حرفه ای که لق لقه زبانها شد و سیاسی بودن آن انتخاب مشخص بود.

وضعیت فرهنگی و هنری این شهر نیز انگار جز کتابخانه و هیات های سینه زنی  چیزی در چنته ندارد.
دریغ از یک همایش و یک رویداد کشوری معتبر.

از نآموزش و نپرورش آن که نگوییم که خالی است از آموزش و پرورش است، زیرا که گرفتار سیاست گرایی و تعویض های پیاپی است .
هنوز مهر سرپرستی به ریاست خشک نشده تعویض می شوند.

مدیریت که میدان ورودی شهر یا بازار شهرداری و رنگ نگاره بلوارهای وسط خیابان نیست که سالی یکبار با تعویض شهردار عوض شوند.

چرا سالی یکبار شاهد تعویض فرماندار هستیم ؟
آنهم از نوع بی تجربه اش.
الشتر به مانند آزمایشگاهی برای کسب تجربه بی تجربگان مدیریتی درآمده است.

شهرستان سلسله به مانند تیم فوتبالی است که در مرحله گروهی حذف شده است و حریفان صعود کرده یاران ذخیره خود را برای کسب تجربه میدانی به زمین میفرستند.

حالا این وسط گلی هم زدند که راهشان را برای فیکس بازی کردن در میدان سیاست باز کرده اند.
برخی مدیران هم ژست های احمدی نژادی به خود گرفته و با حضور در میان اقشار محروم و دیدارهای مردمی بی نتیجه، آنهم با دوربین های در اختیار، خودرا مردمی ترنشان میدهند .

چند نفری هم در فضاهای مجازی و رسانه به واسطه آشناییت، مجیزشان را میگویند و به به چه چهشان به راه است.

بگذریم از رسانه ها و دوستان همکار در الشتر که نقش روابط عمومی را برای فرمانداری و امامت جمعه بازی میکنند.
برخی به اصطلاح رسانه ها، دیگر از فرط بی خبری فقط اوقات شرعی صبح را به شب گره میزنند.

بیش از ۳ ماه است کشور و مردم درگیر اعتراضات و اعتصابات سراسری است، اما همکاران رسانه ای الشتر انگار نه انگار.
نه نظری ، موضعی ، ردی ، تاییدی ، انتقادی ، خواسته ای ، مطالبه ای، هیچ و هیچ …

گویا در الشتر همه چیز در امن و امان است.
نه گرانی ست، نه تورمی، نه مطالبه ای از مسئولی، نه انتقادی از انتصابات بی تجربه، هیچ و هیچ…
چهار صباح دیگر هم ۴ نفر که خود راناجی میدانند، مزار گردیهایشان برای لشگر کشی به راه می اندازند و آماده انتخابات و “رای هواس” می شوند.

بماند که پولدارشان چماق در دست گرفت و برای خودنمایی و عرض اندام، ادعاهای گنده کرد که کل لرستان را با هزینه شخی میخواهد بسیج کند.

دردها بسیار است و دلم خون از بی توجهی ، بی محبتی به الشتر در تاریخ گم شده،
برای جوانان با استعداد آواره شده از الشترم،
برای نخبگان از فقر گریخته ی این دیار بی نظیر،
برای آبهای روان و رودهای خروشان بی استفاده این دشت پر آب که همسایگان را سیراب میکند،
برای خاکهای حاصلخیزی که به خاطر ناتوانی مدیریتی به عقد غریبگان درآمده،
برای گردوهای کهمان که به نام تویسرکان به بازار می رود،
برای رود کهمان که اسیر در قفس دلالان و سودجویان است،
برای هنام که نخبگانش کشوری را مدیریت می کند و حمایتی در وطنش ندارد،
برای زز سرسبز که تنش زخمی بی کسی است،
برای قلعه اش که زندانی است در حصار حسد،
برای نماد تمدن ایشتار که گم شد در تحجر
برای … و برای … و برای …

اخبار الشتر
فرهنگ الشتر
رسانه الشتر

داود حسنوند

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا